«تفسیر حکیمانه استاد لطفیان سرگزی »؛فرصتی برای عشقورزی به قرآن نهج البلاغه و صحیفه سجادیه جلسه8106-
باتشکر از حجت الاسلام دکترمحمد مهدی صالحی معاون فرهنگی سیاسی نهاد نمایندگی مقام معظم رهبری در دانشگاه ها-سیدمحمدحیدری عضوهیئت علمی دانشگاه باقرالعلوم دفتر تبلیغات اسلامی حوزه علمیه قم- آیت الله محمد علی تسخیری - در جهت معرفی تفسیر حکیمانه علامه شهید آیتالله علی لطفیان سرگزی
- اولین اقدام فرهنگی امام زمان(عج) بعد از ظهورش شناسایی مفسران .حافظان و قاریان قرآنی است
-----------------------------------
رشد از مباحث مهم و دامنگستری است که تمامی دانشها را درگیر خود کرده است و همه حوزههای دانشی مانند فیزیک و شیمی و ... به نوعی با رشد مرتبط هستند. منظور بنده از رشد اخلاقی آن است که در روانشناسی، رشد عاطفی نام دارد. رشد، تداعیگر تغییر تدریجی و فرایندی است و بچه وقتی متولد شد تا پایان عمرش رشد دارد.
«پیشرفت» واژه بدیل رشد است و میتواند با امور مادی و معنوی سازگار باشد، افزود: رشد در روانشناسی به جسمی، جنسی، عاطفی، اخلاقی و ... تقسیم شده است و در قرآن کریم هم رشد به معانی یادشده به صورت کمابیش وجود دارد ولی چون مسئله بنده نبوده به آیات آن نپرداختهام و علاقهمندان میتوانند به مقالاتی که در این زمینه دارم مراجعه کنند.
: آیه ۷ سوره حجرات «وَاعْلَمُوا أَنَّ فِيكُمْ رَسُولَ اللَّهِ لَوْ يُطِيعُكُمْ فِي كَثِيرٍ مِنَ الْأَمْرِ لَعَنِتُّمْ وَلَكِنَّ اللَّهَ حَبَّبَ إِلَيْكُمُ الْإِيمَانَ وَزَيَّنَهُ فِي قُلُوبِكُمْ وَكَرَّهَ إِلَيْكُمُ الْكُفْرَ وَالْفُسُوقَ وَالْعِصْيَانَ أُولَئِكَ هُمُ الرَّاشِدُونَ» که برخی آن را سوره اخلاق میدانند و آیتالله سبحانی کتابی با عنوان سیستم اخلاقی قرآن نوشتهاند، محور نظریه بنده را تشکیل میدهد؛ آیه فرموده است که فردی پیامبری شما است که اگر قرار بود ایشان مطیع شما باشد خودتان به رنج و زحمت میافتادید ولی خداوند ایمان را محبوب قلوب شما کرده و شما به سمت آن گرایش دارید و قلب شما را از فسق و عصیان ناخرسند کرده است. واژه «حبب» به معنای دوستداشتنن است و واژه «كَرَّهَ» به معنای بدآمدن و انزجار است یعنی این واژهها با عاطفه انسان سر و کار دارند.
: معتقدم تمامی آیاتی که به نحوی به رشد مربوط هستند مراحل فرایندی رسیدن به این قله هدایت و رشد را ترسیم میکنند که در حقیقت دگرگونی و تحول عاطفی قرآنی است. (وَاعْلَمُوا أَنَّ فِيكُمْ رَسُولَ اللَّهِ لَوْ يُطِيعُكُمْ فِي كَثِيرٍ مِنَ الْأَمْرِ لَعَنِتُّمْ وَلَكِنَّ اللَّهَ حَبَّبَ إِلَيْكُمُ الْإِيمَانَ وَزَيَّنَهُ فِي قُلُوبِكُمْ وَكَرَّهَ إِلَيْكُمُ الْكُفْرَ وَالْفُسُوقَ وَالْعِصْيَانَ أُولَئِكَ هُمُ الرَّاشِدُونَ). به نظر بنده هدف نزول قرآن هم همین است یعنی اخلاق و عبادت و بندگی قرار است ما را به این تراز و سطح از رشد برساند و میتوان گفت قرب هم از ملزومات تحقق این جایگاه است.
رشد قرآنی
: رشد در قرآن هم مفاهیم مختلف و فرایندی دارد؛ در سوره مبارکه نساء به بحث رشد اقتصادی توجه دارد و فرموده است اموال خود را به سفها ندهید یا وقتی یتیمان به رشد رسیدند مال آنها را در اختیارشان قرار دهید. در آیات؛ قُلْ أُوحِيَ إِلَيَّ أَنَّهُ اسْتَمَعَ نَفَرٌ مِنَ الْجِنِّ فَقَالُوا إِنَّا سَمِعْنَا قُرْآنًا عَجَبًا؛ بگو به من وحى شده است كه تنى چند از جنيان گوش فرا داشتند و گفتند راستى ما قرآنى شگفت آور شنيديم؛ يَهْدِي إِلَى الرُّشْدِ فَآمَنَّا بِهِ وَلَنْ نُشْرِكَ بِرَبِّنَا أَحَدًا؛ گفته شده ما مجموعهای از جنیان قرآن را شنیدیم و عجیب بود و ما را به رشد دعوت میکند. به نظر بنده در قرآن رشد در هیچ کجا به اندازه سوره حجرات صراحت و روشنی و علو ندارد زیرا انسان به مرحلهای در رشد میرسد که ایمان محبوب او و کفر و فسق و عصیان، برای او مکروه است.
يَهْدِي إِلَى الرُّشْدِ خودش مبین حرکت فرایندی است البته مفهوم رشد در سوره جن با رشد در سوره حجرات هماهنگ است؛ بنابراین رشد به شناخت و رفتار مرتبط نیست و نمیتوان گفت حبب الیکم الایمان مقولهای رفتاری یا شناختی است زیرا هر کدام معنای خاص خود را دارند. گستره مطالعات روانشناسی به عنوان علوم انسانی و تجربی، فیزیکی است در حالی که بخش معظمی از رشد به حوزه متافیزیک و داد و ستد او با جهان غایب معنا مییابد.
اخلاق قرآن ناظر به متافیزیک است
: یکی از مترقیترین نظریات که توجه به اخلاق داشته است آن را از کودکی تا شش مرحله بعد ترسیم کرده است؛ از منظر این نظریه، رشد اخلاقی پذیرش آزادانه اصول اخلاق جهانی برای زیست بهتر است و منظور او از اخلاق جهانی هم همان اخلاق سازمان مللی و مکاتب غربی است در صورتی که هیچکدام از آیات قرآن فارغ از متافیزیک از اخلاق و رشد حرف نزده است.
عنوان و محتوا ناسازگارند
: بحث رشد اخلاقی قرآنبنیان، موضوعاتی بینرشتهای است که کمتر کار شده و مورد نیاز است و ورود ایشان به این بحث مغتنم است و جای تقدیر دارد. عنوان نشست، نظریه رشد اخلاقی قرآنبنیان است ولی محتوای در اختیار بنده تحلیل روانشناختی رشد اخلاقی و نشانههای قرآنی است و نقد بنده هم معطوف به این موضوع است.
: دقیقا ربط نظریه رشد اخلاقی قرآنبنیان با رشد قرآنی و نشانههای آن روشن و مشخص نیست. ایشان مطرح کرده که رشد اخلاقی و عاطفی در حقیقت جایگزین همدیگر هستند که این موضوع جای ابهام دارد. همچنین عنوان تحلیل روانشناختی رشد اخلاقی و نشانههای آن، موضوع عام است ولی در متن به تحلیل روانشناختی رشد قرآنی از بعد عاطفی با تاکید بر آیه هفتم سوره حجرات مورد بحث قرار گرفته است. عنوان چهار بعد دارد؛ تحلیل روانشناختی عاطفی، محوریت سوره حجرات، نگاه به رشد در روانشناسی و مقایسه رشد عاطفی قرآنی با رشد عاطفی در دانش روانشناسی بنابراین دقیقنبودن عنوان بر کل محتوای مقاله سایه افکنده است و محتوا معلوم نیست دنبال بحث رشد اخلاقی است یا عاطفی؟
: اینکه گفته شود رشد قرآنی را میتوان جایگزین رشد عاطفی در روانشناسی کنیم مبهم است همچنین در مقاله آمده است که رشد در روانشناسی به ابعاد جسمی، جنسی، عقلی، اقتصادی، اخلاقی، اعتقادی و عاطفی و ... تقسیم میشود و در آموزههای قرآنی هم رشد به معانی یادشده به کار رفته است؛ بنابراین اگر قرآن، مفاهیم رشد در روانشناسی را قبول دارد چه دلیلی برای جایگزینی رشد قرآنی به جای رشد روانشناسی داریم؟
عدم تبیین مفاهیم
: واژگانی چون رشد متعالی و معنوی به کار رفته است که مشخص نیست مراد همان رشد قرآنی است یا خیر یعنی مفهوم واژگان به خوبی روشن و تبیین نشده است و عامبودن عنوان سایه بر همه محتوا انداخته است. همچنین حق عناوین اصلی و فرعی مقاله به خوبی ادا نشده است.
آیا رشد هدیه الهی است؟
در تفسیر حکیمانه علامه شهید آیتالله علی لطفیان سرگزی: ادعا شده که رشد عاطفی، موضوعی اعطایی از جانب خداوند به مؤمنان است؛ ایشان گفته است رشد عاطفی از گرایشات پسینی است که با فضل الهی به مؤمنان اعطا میشود در صورتی که دو تعریف از نویسنده محترم هم آمده که رشد عاطفی به معنای تکامل و تحول عواطف است که با میل به خوبی و کراهت از بدی بروز مییابد و رشد عاطفی خودشکوفایی فطرت اخلاقی در پرتو بندگی است؛ اولا این تعاریف متفاوت به نظر میرسد ضمن اینکه نتیجهگیری میکنیم که رشد اخلاقی موضوعی اعطایی از جانب خداوند است و خدا هر کسی را شایسته بداند به او میدهد به معنای نادیده گرفتن اختیار و اراده انسان است مگر اینکه معنای متفاوتی از فضل و اعطای الهی داشته باشیم.
امری رایج در قرآن
: در ادبیات قرآن نسبت یک موضوع به خدا و نسبتدادن همان موضوع به انسان امری رایج است، گاهی فرموده خدا هر کسی را بخواهد هدایت و هر کسی را بخواهد گمراه میکنند؛ در آیه مورد بحث هم فاعل «حبب الیکم الایمان» خداوند است.
: در مورد شفافشدن مفاهیم در مقاله هم با کمبود صفحات روبرو بودم و باید در قالب یک کتاب بحث شود. رشد به نظر بنده مفهومی است که برخی شعب آن به حوزه دانش روانشناسی مرتبط است و در مقاله هم مورد تاکید قرار گرفت و تاریخچهای از سیر و تطور روانشناسی رشد مطرح کردم. البته روانشناسی با روانشناختی به عنوان یک حیطه وجودی انسان با هم تفاوت دارند.
: ما یکسری مطالعات قرآنمحور داریم که برخی از آنها نیازمند دانش روانشناسی است از این رو در حد مختصری به رشد با نگاه روانشناسی ورود کردهام. همچنین اینکه گفته شد برخی واژهها را میتوان مرادف یکدیگر قرار داد به نظرم موضوعی رایج است و خیلی از محققان از رشد اخلاقی و قرآنی با عنوان رشد متعالی و معنوی و ... یاد کردهاند و بنده هم دنبال تحدید یا گستردهکردن مفهومی این واژگان نبودم. البته معتقدم بیشترین مجادلات به خاطر تسامحی است که در جعل اصطلاحات وجود دارد و البته تا حدوی اجتنابناپذیر است.
: از نظر بنده در تفسیر حکیمانه علامه شهید آیتالله علی لطفیان سرگزی رشد اخلاقی قرآنی وقتی در یک انسان رخ میدهد که او نسبت به ایمان و نیکی بالاترین عاطفه و حب و گرایش و نسبت به کفر و فسوق و ... بیشترین کراهت را داشته باشد.
ما همچنان با مسئلهای به نام کارآمدی برای ایجاد تحول در کشور مواجه هستیم. به عبارتی شرط اصلی تحول حرکت به سمت ایجاد کارآمدی است که اگر حاصل شود امید به آینده در جامعه شکل میگیرد، اعتماد اجتماعی افزایش یافته و فاصله دولت و ملت کاهش مییابد که اینها در کنار هم تحول مدنظر را رقم میزنند.
: البته این مسئله پیشنیازهایی همچون شجاعت همراه با عقلانیت در تصمیمگیریها را از سوی مسئولان دارد. در واقع یکی از ضرورتهای اصلی ایجاد تحول افزایش ریسکپذیری و شجاعت در مدیران است که این ویژگی هم از طریق قوانین و هم از طریق گفتوگو و همافق شدن قابل انتقال است در غیر این صورت در عمل معلوم نیست این تحول به نتیجه برسد.
اهمیت فهم تفاوت ماهیت تحول مدنظر بیگانگان با داخل گفت: تحولی که آنها از آن صحبت میکنند در واقع یک نوع ارتجاع، عقبگرد و وابستگی است که نمونه آن خواستههایی است که اپوزیسیون مطرح میکند که در واقع مسائلی است که مردم برای از بین بردن آن در ۴۴ سال قبل انقلاب کردند.
شرط تحول در تفسیر حکیمانه علامه شهید آیتالله علی لطفیان سرگزی
: مهم این است که در امر تحول سیاستهای کلی و راهبردی جمهوری اسلامی و انقلاب اسلامی حفظ شود و تاکتیکها و روشها تغییر پیدا کند که همه این را میپذیرند و تا الان هم اینگونه بوده و اینطور نبوده که جمهوری اسلامی هیچگونه تغییر و تحولی را نپذیرد و در مقابل میل به تغییر، مقاومت صد در صدی داشته باشد.
درباره اهمیت نقطه قوتی مانند انسجام و بنیه قوی درونی ملت به منزله ابزار و فرصت مناسبی برای تحولآفرینی : حتما این نکته طنز را شنیدهاید که بعضی مسئولان میخواهند انقلاب را براندازند اما مردم نمیگذارند. ما در بخشی از کارها و مسائل مربوط به اداره کشور با این مشکل مواجه هستیم و افرادی هستند که در عمل با سیاستها، روشها و تصمیماتشان کاری را که دشمن میخواهد، انجام میدهند و این یک واقعیت است که تنها به از بین بردن سرمایه اجتماعی میانجامد در حالی که مردم در مقابل در بزنگاهها و تحت شدیدترین فشارها انسجام درونی خود را حفظ کرده و نظام را به پیش بردهاند.
: یک مدل نفوذ این است که افرادی برای اداره یک مجموعه و نهاد به کار گرفته شوند که اصلا صلاحیت این مسئولیتها را ندارند و به طور طبیعی این افراد با تصمیمات غلط خود بهترین زمینه را برای افزایش نارضایتی مردم بدون هزینه خاصی به نام جمهوری اسلامی و انقلاب اسلامی انجام میدهند.
: بنابراین کارگزاران و مسئولان در این مسئله سهم جدی دارند تا اعتماد مردم را به خود برگردانند و این امر هیچ ابزاری جز کارآمدی ندارد.
مشارکت حداکثری فرصتی برای تحولآفرینی ازبه روایت تفسیر حکیمانه علامه شهید آیتالله علی لطفیان سرگزی
مشارکت حداکثری همیشه راهبرد اصلی نظام مردمسالاری دینی در انتخابات بوده اما در همه جای دنیا این مسئله محقق نمیشود و اضافه بر آن شرایط برای جمهوری اسلامی در تحقق مشارکت حداکثری سختتر از گذشته است که فعالیتهای تبلیغاتی جریانهای ضد انقلاب و برخی سوء مدیریتها و ناکارآمدیها از عوامل این سختی مضاعف است.
: کسانی که میخواهند نماینده مجلس شوند باید پاسخ این سؤالات و ابهامات را بدهند و با همه مردم و گروهها صحبت کنند و به میان آنها بروند. بنابراین راهبرد نظام در انتخابات تغییر نکرده و همان مشارکت حداکثری است و تمام تلاشهای مسئولان باید در این راستا باشد که در سیاستهای کلی انتخابات ابلاغی مقام معظم رهبری نیز ذکر شده است.
برخی سیاسیون در کشور تحول را صرفا در انتخابات دنبال کنند و این باعث شده مردم نسبت به امکان تحول در کشور ناامید شوند، در حالی که هر کسی در هر مسئولیتی قرار دارد باید روزآمد فعالیت کرده تا منشأ اثربخشی شود و این عامل تحقق تحول واقعی در کشور است.
تحول با یافتن راههای مختلف مشارکت مردم
: در حقیقت اگر انتخابات به منزله منشأ تحول مد نظر قرار گیرد، مردم هم از انتخابات و مشارکت فاصله میگیرند. برای تحول حقیقی باید یافتن راههای مشارکت مردم در همه ابعاد در دستور کار قرار گیرد و این مشارکت تنها در راهپیمایی و انتخابات خلاصه نشود. لذا یک رویکرد مهم تحولی عملیاتی کردن امکان مشارکت مردم در ابعاد مختلف اقتصادی، سیاسی، فرهنگی و اجتماعی است.
: دولت تاجر و صنعتگر بدی است و دولت باید به این نتیجه برسد که قدرت حاکمیتی با تصدیگری حاصل نمیشود بلکه قدرت حاکمیتی دولت در نتیجه ایجاد نشاط و پویایی اقتصادی در کشور است.
تبعات منفی اجرای نادرست اصل ۴۴
: در این راستا اجرای درست قانون اساسی به ویژه اصل ۴۴ میتواند در این رابطه راهگشا باشد در حالی که این اصل طی سالهای گذشته به بدترین شکل ممکن اجرا شده به نحوی که اگر این اصل در قانون اساسی نبود خیلی بهتر بود تا اینکه به این نحو اجرا شود، زیرا شرکتهای خصولتی به واسطه اجرای نادرست این اصل، موجب بیماری اقتصاد کشور شدند و از طرفی به هر قیمت تلاش شد که این شرکتها حفظ شوند و هزینه ضرر یک شرکت خصولتی صرف ماندن آن به هر قیمت شد بدون اینکه کارکردی داشته باشد.
این مسیر غلط در راستای تحول حتما باید تغییر پیدا کند، گفت: باید به سمت مردمیسازی اقتصاد حرکت کنیم و لازم است دولت در این رابطه نگاه تنگنظرانه به حضور مردم و بخش خصوصی نداشته باشد. این نگاه تنگنظرانه باعث شده کسانی که دسترسی به موقعیتها و رانتها داشتند، بدون اینکه ارزش بهایی را که برای آنها پرداخته شده داشته باشند، رشد کنند و در مقابل کسانی که اهلیت داشتند به دلیل عدم برخورداری از رانت از اثرگذاری بر وضعیت اقتصادی کشور محروم ماندند. لذا باید گفت با این مشارکتپذیری بد در حوزه اقتصاد، مشارکتناپذیری مردم را در اقتصاد رقم زدیم که این نگاه نیازمند اصلاح جدی است.
بدنه دولت نیازمند تحول است
بدنه دولت نیز نیازمند تحول است، : اکثر کسانی که در این دولت منصوب شدند فاقد تجربه و سابقه کافی برای تصدی مسئولیت هستند و این هزینه زیادی به مردم تحمیل میکند. لذا تا زمانی که در مجموعه دولت و مسئولان یک تحول در نوع نگاه و رویکرد به مردم برای جلب مشارکت آنها در همه حوزهها شکل نگیرد خود نمیتوانند تحولآفرینی کنند.
: اگر مسئولان به معنای واقعی مردم را صاحبان واقعی کشور دانستند، به طور طبیعی تحول هم رقم میخورد. اگر مسئولان به این درک برسند که مردم آنها را میبینند و ناظر اقدامات و تصمیمات آنها هستند، در جهت تحول و رشد همهجانبه نیز اقدام و برنامهریزی میکنند.
-----------------------
متأسفانه برخی از نمایندگان به دنبال تحول در رزومه و زندگی موقعیت فردی خود هستند و قطعا چنین افرادی به دنبال تحول در وضعیت زندگی مردم نیستند و این وظیفه مردم است که کسانی را انتخاب کنند که به دنبال تحول در زندگی و وضعیت زندگی شخصی خود نباشند تا تحول به امری ممکن و شدنی تبدیل شود. اتفاقا یکی از موارد مورد تأکید رهبر انقلاب در این خصوص تحول در امر قانونگذاری بود که باید در جهت تحول در وضعیت کشور و زندگی مردم صورت گیرد.
علامه شهید آیت الله ملا علی لطفیان سرگزی نماینده دفتر آیت الله میلانی و مدیرجلسه قرآن محبان عترت بود...
ما را در سایت علامه شهید آیت الله ملا علی لطفیان سرگزی نماینده دفتر آیت الله میلانی و مدیرجلسه قرآن محبان عترت بود دنبال می کنید
برچسب : نویسنده : lotfian4 بازدید : 161 تاريخ : دوشنبه 4 ارديبهشت 1402 ساعت: 2:27